آماده شدن برای ادای یک نذر.
سلام ریحانه جان.الان خوابیدی و داری قرآن گوش میدی عزیزم.مامانی قبلا برات نذرکرده بود که بعدازدنیا اومدنت بریم مشهد. هزینه رفت و امدش با هواپیما روهم مامان و بابا بزرگت قبول کردن. اینم نذراونا بوده.برای تو. ماشینم با قطار میبریم مشهد که اونجا راحت باشی تو و مامانی. ..هرروز داری سفیدتر و به قول یزدیا "جون تر" میشی ریحانه جان. ماشاا... دختر نازم. درضمن هروقتم رو دستام بغلت میکنم یا کولت میکنم با دقت تمام دنیای اطرافتو نگاه میکنی. آفرین دختر نازوباهوشم.
نویسنده :
مامان
15:20